جوان هرگز به كسي نگفته ام كه چطور خودم را از يك زندگي بخور نمیر بالا كشیده ام،

فرهنگی. مذهبی .اقتصادی .هنری .ورزشی ا.موزشی. تفریحی

جوان هرگز به كسي نگفته ام كه چطور خودم را از يك زندگي بخور نمیر بالا كشیده ام،

 فرصت هاي رشد و پیشرفت را از من گرفته بود. در                   روي نکات خوب آن و آموزنده بودن آن تأكید 

كنید. 
 
همه كارهايم جاي پاي خود كم بیني وجود داشت. 
فهمیدم تا زماني كه به خودم ايمان نداشته باشم 
هیچ كس نمي تواند به من اعتماد كند. همان وقت 
تصمیم گرفتم ديگر خودم را دست كم نگیرم. صبح 
روز بعد با اعتماد به نفس در جلسه مصاحبه حاضر 
شدم و شخصیت جديدم را براي اولین بار به نمايش 
گذاشتم. پیش از آن فکرها آرزو مي كردم حداكثر 
1000 دالر بیش از حقوق فعلي ام را به عنوان حقوق 
جديدم پیشنهاد دهم، اما آن روز و با در نظر گرفتن 
ارزش ها و توانايي هايم پیشنهادم را به 35000 دالر 
افزايش دادم و در مصاحبه هم با اعتماد به نفس از 
قابلیت هايم سخن گفتم و پذيرفته شدم.«
مرد جوان ادامه داد:» بعد از كسب اولین موفقیت يعني 
پذيرفته شدن در مصاحبه تصدي شغل جديد، ابعادي 
را در وجودم شناسايي كردم كه اعتماد به نفسم را 
صد چندان كرد. اكنون در شركت به عنوان كسي 
شناخته مي شوم كه در مذاكره ها پیروز مي شود و به 
همین دلیل اكثر مذاكره هاي تجاري شركت به من 
سپرده مي شود.«
به ياد داشته باشید كه ذهن شما يك كارگاه فکر 
است. كارگاهي فعال كه هر روز افکار فراواني را تحت 
نظر دو نفر سركارگر به نام هاي » آقاي كامیاب« و 
» آقاي ناكام« تولید مي كند. آقاي كامیاب در كار 
تولید ذهنیات مثبت است. تخصص او تولید داليلي 
دال بر واجد صالحیت بودن، موفقیت و توانايي 
شما است.سر كارگر ديگر، آقاي ناكام، افکار منفي 
و تحقیرآمیز مي سازد. او در توجیه ناتوانايي ها و 
نارسايي هاي شما خبره است. شعار ويژه او » شکست 
مي خوري« است.
هر دو اين حضرات، آقاي كامیاب و آقاي ناكام بسیار 
فرمانبردارند. به كوچکترين اشاره اي از سوي شما 
به جنبش و فعالیت در مي آيند. هر گاه اشاره شما 
مثبت باشد، آقاي كامیاب قدم پیش مي گذارد و 
مشغول كار مي شود و هر گاه اشاره منفي باشد، آقاي 
ناكام با جديت مشغول كار مي شود. پس همیشه با 
اشاره هاي مثبت، آقاي كامیاب را به تالش واداريد.
البته عدم اعتماد به نفس در بیشتر موارد به استفاده 
هاي غلط از حافظه ارتباط دارد. مغز شما شباهت زيادي 
به يك بانك دارد. شما هر روز در » بانك ذهني« 
خود سپرده هاي فکري مي گذاريد. اين سپرده هاي 
فکري روي هم جمع مي شوند و حافظه شما را تشکیل 
مي دهند. هنگامي كه مي نشینید فکر مي كنید و يا 
هنگامي كه با مشکلي روبه رو مي شويد، در حقیقت 
به بانك حافظه خود رجوع مي كنید و مي پرسید: 
» راجع به اين موضوع چه چیزهايي مي دانم؟« بانك 
حافظه شما به طور خودكار باتوجه به خرده اطالعاتي 
ً كه قبال به ذهن سپرده ايد و با وضعیت موجود ارتباط 
دارد، پاسخ مناسب را در اختیارتان قرار مي دهد. 
بنابراين حافظه شما يك مخزن عمده مواد خام براي 
تفکرات جديد شما است.
پاسخگوي بانك حافظه شما فرد بسیار قابل اعتمادي 
است. هرگز به شما دروغ نمي گويد. اگر به او مراجعه 
كنید و بگويی ً د:» آقاي پاسخگو! لطفا تعدادي از 
سپرده هاي ذهني مرا كه گواهي مي دهد از همه بي 
دست و پاترم در اختیارم قرار دهید«، او خواهد گفت: 
ً » بله، حتما يادتان مي آيد دو بار قبل كه مي خواستید 
كار جديدي را آغاز كنید، چه شکستي خورديد؟ يادتان 
مي آيد معلم دوران دبستان راجع به ناتواني شما 
چه مي گفت؟ يادتان مي آيد....؟«البته اگر از اين 
پاسخگوي بانك بپرسید افکار دلگرم كننده اي را 
براي تصمیم بزرگي كه پیش رو داريد در اختیارتان 
ً بگذارد، با جواب هاي كامال متفاوتي از تجارب مثبت 
خود روبه رو خواهید شد. در اينجا دو مسأله خاص 
عنوان مي شود كه با عمل به آنها مي توانید اعتماد 
به نفس خود را از طريق اداره صحیح بانك حافظه تان 
بدست آوريد.
اول آنکه فقط افکار مثبت را به بانك ذهني خود 
بسپاريد. همه افراد به وفور با موقعیت هاي يأس آور و 
ناخوشايند رو به رو مي شوند. ولي برخورد آدم هاي 
موفق و ناموفق با اين موفقی ً ت ها كامال متفاوت 
است.
افراد ناموفق قضیه را به اصطالح به دل مي گیرند. 
آنها به تجربیات ناخوشايند مي چسبند و آنها را به 
خوبي در حافظه خود جا مي دهند. برعکس، مردم 
موفق و متکي به خود هیچ گاه به خاطرات منفي خود 
رجوع نمي كنند، آنها در سپردن انديشه هاي مثبت 
به حافظه خود يد طوالني دارند.
مسأله دوم براي مديريت بانك ذهني آن است كه فقط 
افکار مثبت را از ذهن خود برداشت كنید. يك دوست 
روانپزشك مي گفت اگر مردم فقط به يك اصل توجه 
كنند، هرگز نیازي به من نخواهند داشت و آن اصل 
اين است: افکار منفي و خاطرات بد را پیش از آنکه 
تبديل به هیوالي ذهني شوند از بین ببريد. روشن است 
كه اگر هر فکر ناراحت كننده با يادآوري هاي مکرر 
تقويت شود، تبديل به هیوالي ذهن مي شود و كم 
كم همه فضاي ذهن را پر مي كند. اين پر و بال 
دادن به تجربیات و افکار بد نوعي خودكشي است 
كه در روانشناسي امروز به خود ويرانگري يا روان 
كشي معروف است. اشخاصي هستند كه پیوسته در 
جستجوي راه هايي هستند تا خود را تنبیه كرده و 
تحقیر كنند.
يك مشکل رواني، خواه كوچك يا بزرگ، به اين 
شکل درمان مي شود كه شخص عادت كند به 
جاي برداشت نکات منفي از بانك حافظه خود، 
افکار مثبت را برداشت كند. پس هیوالهاي ذهني 
نسازيد، افکار ناخوشايند را از بانك حافظه خود بیرون 
آوريد. هنگامي كه تجربیاتي از هر نوع را به ياد مي 
آوريد، 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: گل صداقت، انچه خبر است از منابع خبر دهکده جهانی زنان جهانگردون بجویید، ،
:: برچسب‌ها: بازار ایده پول ساز دهکده جهانی زنان جوان: هرگز به كسي نگفته ام كه چطور خودم را از يك زندگي بخور نمیر بالا كشیده ام, ,
نويسنده : سلاطین)(ایوبی)


بعد از عبارت #pages {font-size:14px; min-height:28px; margin-bottom:10px; text-align:center;color:#fff } #pages a{background: #999;border:1px #777 solid;border-radius:4px;margin:10px;padding:10px;display: inline-block;color:#fff } #pages a:hover{ background:#555;border:1px #555 solid;border-radius:4px;m;margin:10px;padding:10px;color:#fff } #pages .pagination_current{ background:#eee;color: #333;padding:10px;border-radius:3px;} #pages .pagination_current:hover{ background: #222;color:#fff;padding:10px;border-radius:3px;} .next,.prev { background:#7ac142; width:60px; height:28px; margin:0; padding:0; line-height:25px; border-radius:0 5px 5px 0; } .next { float:left; border-radius:5px 0 0 5px; } .current { background:#eee; color:#555; }